سواحل قدیم چابهار
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 251
بازدید کل : 88019
تعداد مطالب : 199
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1

پرنده عشق
عشق به وطن




یکی از اهلی بومی چابهار در ساحل قدم میزد و مدام خم میشود و چیزی را از زمین بر می داشت وبه درون دریا پرتاب می کرد. وقتی که به نزدیکش رسیدیم متوجه شدیم که اوهر بار خم شدن یکی از ستاره های دریائی را که با امواج به ساحل رانده شده اند،از روی زمین برداشته وبه طرف دریا پرتاب می کند. کمی از کارش متحیر و سردرگم شدیم،پرسیدیم:”می بخشیدآقا،شما اینجا مشغول چه کاری هستین؟” پاسخ داد:”دارم ستاره های دریائی را دوباره به دریا بر می گردانم،می بینیدکه امواج در این وقت ساحل خیلی ارام هستند و همین امر باعث رانده شدنشان به سمت ساحل میشه،اگر من این ستاره ها رو بدریا برنگردونم،همشون بخاطر کمبود اکسیژن تلف میشن” یکی از دوستانمان به تعجب گفت:”اما هزاران ستاره دریائی در اینجا وجود دارند که الان وضعشون به همین منواله،ومسلمأ شما وقتش را پیدا نمی کنین که همشون رو برگردونین،تازه صدها ساحل دیگه هم در این کشوروجود داره که داره همین اتفاق درشون میفته!”بعدش ادامه داد:” فکر نمی کنین این کار شما فرقی به حال این موجودات نداره؟”مرد بومی چابهاری لبخند زنان در حالی که خم شده بودیکی دیگه از ستاره ها رو برمی داشت و اونو به سمت دریا پرتاب می کردپاسخ داد:”قطعا به حال این یکی که فرق می کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــنه!”

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:عشق, :: 21:14 ::  نويسنده : خالدجدگال